...

پیش می آید گاهی در زندگی ات به هر دری که میزنی بسته است!
به هر دیواری ، که چنگ می اندازی میبینی انگار نه‌ انگار‌…
دست و پا میزنی در مشکلاتت ، مثل اینکه حبس شوی در یک اتاق نمور و بی روزنه و در بسته .
که حال ، حکایت همان مشکلات است که هیچوقت راه فراری برایشان نداشتیم .
حالا هی مدام ازاین در به آن در بزنیم فایده که ندارد .
باز برمیگردیم به همان خانه ی اول .
یاد بگیریم
این مَن گاهی نیاز به رفع خستگی نیاز به نجنگیدن برای هیچ چیز دارد .
این مَن را رها کنیم ، چای بنوشیم و به دست های خدا خیره شویم که سهممان از معجزه اش به وقتش رخ میدهد.

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: Mojtaba [بازدید کننده]
Mojtaba
5 stars

لبخند خدا یعنی همین باز شدن پلک های هر روزت…
دوباره امروز متولد شدی “آدم”
پس خجسته باد هر روزت…

1396/01/30 @ 01:09


فرم در حال بارگذاری ...