تلقین کردن...

تلقین کردن...

یک زندانی در امریکا از زندان گریخت، به ایستگاه راه آهن می رود و سوار یک واگن باری می شود. درِ واگن به صورت خودکار بسته می شود و قطار به راه می افتد. او متوجه می شود که سوار فریزر قطار شده است. روی تکه کاغذی می نویسد: این مجازات رفتار های بد من است که باید منجمد شوم. وقتی قطار به ایستگاه می رسد، مامورین با جسد او روبرو می شوند، در حالی که فریزر قطار خاموش بوده است.

✍نتیجه: منتظر هرچه باشیم، همان برایمان پیش می‌‌آید. ضمیر ناخودآگاه، قدرت بسیار بالایی دارد.
هر لحظه زندگی مان را با تفکرات مثبت پر کنیم.


فرم در حال بارگذاری ...