حکایتی از یک سرخپوست...
سرخپوست پیری برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت :
در وجود هر انسان، همیشه مبارزه ایی وجود دارد … مانند؛ مبارزه ی دو گرگ …
که یکی از گرگها سمبل بدیهاست …
مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، و خود خواهی
و دیگری سمبل مهربانی، عشق، امید، و حقیقت است.
کودک پرسید :
پدر کدام گرگ پیروز می شود …؟
پدر لبخندی زد و گفت ،
گرگی که تو به آن غذا می دهی …
فرم در حال بارگذاری ...